هدف: در دنیای رقابتی فعلی، رویکرد مدیریت موجودیها به گونهای که علاوه بر چابکی، همسو با تقاضا باشد و هزینه زیادی را به سازمانها تحمیل ننماید، از ضروریات است. رویکرد مدیریت چسبنده موجودیها، که برخلاف رویکرد رایج در دنیای جدید، منجر به چسبندگی موجودیها در دورههای کاهشی درآمد میشود، هزینههایی را برای سازمانها به همراه دارد که انتظار میرود باعث تضعیف عملکرد سازمانها شود وهزینه اضافی به آنها تحمیل نماید. در این پژوهش این مهم که موضوعی جدید در ادبیات داخلی است، مورد بررسی قرار گرفته است.
روش: برای آزمون فرضیه این تحقیق از دادههای ترکیبی به تعداد 7،597 مشاهده(سال-شرکت) جمعآوری و مورد بررسی قرار گرفت، که با توجه به تعریف متغیرها صرفاً 3،975 مشاهده در حد فاصل سالهای 1384 تا 1399 باقی مانده و در آزمون فرضیه مورد استفاده قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج حاکی از آن است که به صورت میانگین شرکتهای ایرانی رویکرد مدیریت چسبنده موجودیها در دورههای کاهشی درآمدها را دنبال نموده که به صورت میانگین منجر به ایجاد هزینههای برای شرکتها شده و اثر منفی بر عملکرد شرکتها داشته است.
نتیجهگیری: تحلیل فرضیه این تحقیق در سطح کل بازار و صنایع مختلف، نشان میدهد که هزینههای مدیریت چسبنده موجودیها از منافع آن برای شرکتها بیشتر بوده است و اثر منفی بر عملکرد شرکتها در اغلب صنایع گذاشته است.